گروه فرهنگي مشرق: 1- يک تراست غيرقانوني اقتصادي در آمريکا بخشهايي از سيستمهاي امنيتي آمريکا را به کار گرفته و با کارگرداني حوادث تروريستي و تغييرات شديد سياسي منافع اقتصادي تراست خود را تامين ميکردند و اين اساس توطئهاي است که سريال «روبيکان» داستانشرا بر آن شکل داده است.
روبيکان با رسيدن به قسمت سيزدهم، فصل اولش به اتمام ميرسد در حالي که سر و شکلي به توطئه داده است. موضوع اصلي روبيکان آنچنان که از تبليغات و پوستر سريال بر ميآمد توطئه بود. روي پوستر اين سريال يک جمله خودنمايي ميکرد:"توطئه هميشه يک تئوري نيست".
2- پس از پايان فصل هشتم از سريال 24 شبکه NBC سريالي را به نمايش گذاشت که بسياري در اظهار نظرها ميگفتند که اين سريال در حقيقت قرار است جاي 24 را گرفته مخاطبان اين سريال را به خود اختصاص دهد. نام اين سريال «حادثه» بود و در عين اينکه موضوعي سياسي با ته مايههاي ماورايي را پيگيري ميکرد بر ستونهاي شکلگيري يک توطئه در درون ساختار قدرت ايالات متحده استوار شده بود. در حالي که به نظر ميرسد ماجراي حضور موجوداتي فضايي درخاک ايالات متحده آمريکا جدي است و مساله اصلي اين سريال محسوب ميشود اما تلاشهاي منابع مختلف قدرت در هيات حاکمه آمريکا براي راهبري اين کشور به مقصدي که براي آنها کاملا واضح و مشخص است در هر قسمت جدي تر ميشود.
3- سريال «24» در چند فصل پاياني خود به صورت متوالي مساله توطئه در هيات حاکمه آمريکا را مطرح ميکرد. در يک فصل حتي رئيس جمهور آمريکا در سلسله توطئههايي دست داشت که توسط قهرمان داستان يعني جک باور کشف و افشاء شد. ماجرا حتي به فصل نهايي اين سريال نيز کشيد به طوريکه در اين فصل رئيس جمهور بنا به اجبار مجبور ميشود تا با بخشي از توطئه که با راهبري روسيه در اين کشور در حال تکوين است همراهي کند.
4- فيلم «سالت»، ساخته شده در کشور ايالات متحده آمريکا از جمله فيلمهايي است که با عنوان سينماي تجاري طبقه بندي شد.اما نکتهاي که در اين فيلم به وضوح به تصوير کشيده شد و از ديد بسياري پنهان ماند، توطئه بود.
در اين فيلم هاليوودي توطئه هستهي اصلي ماجرايي را تشکيل ميدهد که سالت مامور سازمان سيا با آن درگير ميشود و ميکوشد تا کلاف در هم آن را باز کند. توطئهاي که برخي از مقامات سيا و امنيتي آمريکا در آن درگير هستند تا جنگ بزرگ و خانمانسوزي را به راه بياندازند.
چهار نمونه بالا تنها نمونههايي از انبوه سريالها و سينمايي هايي بود که در سالهاي 2010 و 2009 درباره توطئه در دستگاه حاکمه آمريکا ساخته شده است. عجيب نيست اگر اين اوج سريال و فيلم سازي در باره توطئه را با چنين اوجي در دهه 90 مقايسه کنيم؛ آنگاه که فيلمهايي چون "جاده آرلينگتون" و "دشمن مردم" و همچنين "سگ را بجنبان!" ساخته و روانه بازار توليدات رسانهاي شد. آيا ارتباطي ميان اين روندها و اتفاقاتي که در فضاي بيروني و در داخل گود سياست جهاني در حال وقوع است وجود دارد؟
درست پس از پايان دهه 90 در آمريکا همه معادلات سياسي قدرت تغيير کرد و مبداء اين تغيير نيز چيزي نبود جز واقعه 11 سپتامبر که زمينهاي شد براي تغيير چهره قدرت آمريکا در عرصه معادلات جهاني از هژموني سياسي به مشت آهنين ميليتاريستي. گذشته از رويهي به نمايش گذاشته شده توسط رسانهها در ابتداي قرن اخير ميلادي از ماجراهاي سپتامبر، قرائت ديگري نيز پس از فروکش کردن گرد و غبار يازدهم سپتامبر مطرح شد که شباهت عجيبي به تحليلهاي ارائه شده در آثاري چون «دشمن مردم» و «سگ را بجنبان» دارد. چرا؟
آيا رسانههاي آمريکايي به دنبال ارائه نوعي هشدار پيش از وقع ماجرا بودند؟ اين را ميشود به عنوان يک فرض قبول کرد و اينچنين پنداشت که بالاخره در آمريکا نيز ممکن است عدهاي وجود داشته باشند که علاوه بر دسترسي به برخي اطلاعات فوق سري، از درصدي از انساندوستي برخوردار هستند که ميکوشند مانند قهرمان فيلم هاليوودي «سالت» با توطئه در حالش شکلگيري مبارزه کنند و الخ.
اما فرض دوم اين است که اين مطلب مانند درزهاي اطلاعات در دهههاي گذشته که منجر به گيتهاي مشهور در سياست آمريکا شد با برنامهريزي خاص و اهداف خاص تر صورت گرفته باشد. اتفاقاً اخيراً نيز اين درزهاي اطلاعاتي با شکل جديدي با عنوان سايت اينترنتي «ويکيليکس» در حال رونمايي است؛ درز اطلاعاتي براي شکل دادن به فضايي شبه حقيقي با غلظت عاملهاي کمتر.
واکسينهکردن اجتماعي
تئوري واکسينهکردن در ابتدا در سالهاي قرن هجدهم ميلادي و در پزشکي مطرح شد. مبناي اين نظريه بر اساس اين يافته پزشکي بود که در صورتي که بدن با دوز ضعيف شدهاي از ميکروب کشندهاي که در آينده ممکن است وارد بدن انسان شود تحريک شود، نسبت به آن نوع از عامل خارجي مقاوم ميشود و دچار بيماري نخواهد شد.
حقيقت براي سناريوهاي اطلاعاتي مانند آنچه پس از يازدهم سپتامبر به اجراء گذاشته شد، حکم ميکروبي را داشت که ميتوانست بدنه اجتماعي حامي سياستهاي رسمي را از هم بپاشد و پيش از اين که سياستها به نتايج اصلي خود برسد حمايتهاي اجتماعي را قطع کند.
پخش سناريوهايي که در سالهاي بعد به صورت شاهد نقض ادعاهاي رسمي حاکميت را مورد محاجه قرار خواهد داد مهمترين نتيجهاي که خواهد داشت اين است که مانع از شُک خواهد شد. يعني بدنه اجتماعي با برخوردن به ادعاهاي مخالفان حاکميت آمريکا به عنوان حرفهايي که پيش از اين هم شنيدهاند برخورد خواهند کرد و اين ادعاها را به عنوان بخشي از زندگي سياسي عادي خواهند پنداشت و اين همان اثر واکسينه اجتماعي است.